متأهلانــــــــــه

روزانه هایمان زیر یک سقف

متأهلانــــــــــه

روزانه هایمان زیر یک سقف

یادداشت بیست و چهارم-سال نو مبارک!


فقط چند ساعت تا تحویل سال مونده.

سال 89 سال خیلی خوبی واسمون بود و خدارو شکر روزهای خوبی رو توش داشتیم. بهترین یادگاری امسال هم این فرشته کوچولوی تو دلم هستش که باید تو سال آینده منتظر ورودش باشیم.
واسه دخملی عیدی هم گرفتیم. 2 تا لباس جیگولی و یه کفش. یه عروسک موزیکال هم واسش گرفتیم که از الآن واسش میذارم و کلی هم باهاش کیف میکنه عشق مامان.
ایشالا عکساشون رو بعد از تعطیلات میذارم.
خیلی از بچه ها تو تعطیلات هستن. واسه همتون سال خیلی خوبی رو آرزو میکنم. تو سال جدید از خدا واسه همه تنی سالم و لبی خندون و جیبی پر پول می خوام.
ایشالا تو سال جدید زندگی هاتون رنگی تر از سال گذشته باشه و به هر آرزوی خوبی که می خواین برسین.
×عکس بالا هم سفره هفت سین امسال ماست.

یادداشت بیست و سوم-روز قشنگ!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

یادداشت بیست و دوم-پیش به سوی بهار!

من الان یه مامان قلنبه ی خیلی خیلی ذوقیده هستمممممممممممم که دل تو دلم نیست تا فردا بشه.
آخه دکی واسم روز سونو مشخص نکرده بود. فقط گفته بود هفته ی بعد برو. ما هم قرار بود 4 شنبه بریم که یهوووووووووو برنامه تغییر کرد و قرار شد اگه وقت داشت فردا بریم. منم صبح زودی از خواب پاشدم و زنگیدم. بلههههههههههه واسه فردا ظهر وقت گرفتم و حالا تا فردا من پر هستم از یه عالم حس های قشنگگگگ. جونممممممممم دخملییییییی. جونم کوچولوی مامااااااااان. دلم واسش یه عالم تنگ شده بود.
می خواستم بعد سونو بیام آپ کنم ولی باید این ذوق زدگیم رو یه جا خالی می کردم.
فرشته ی مامان فردا یه عالم واسمون شیطونی کنیاااااااااااا. باشه؟
×خدایا سلامتیه این فرشته کوچولو از همه چیز واسمون مهمترههههههه.
ایشالا بشه فردا می خوایم سی دی هم بگیریم.
-----
جمعه با کمک هیئت همراه ( یعنی مامان و دو تا داداشا ). خونه تکونی ما هم انجام شد و حالا خونه مون منتظر عید و سفره هفت سین هستش.
دستشون درد نکنه. مخصوصا همسری که یه تنه راه پله رو تمیز کرد.
این داداشارو همچین به کار گرفتم که تو عمرشون این جوری کار نکرده بودن. اینم از مزایای قلنبه بودنه دیگه.
ظرفای سفره رو هم تهیه کردم. ایشالا سبزه ها هم یاری کنن و خوب رشد کنن.
امسال واسه سبزه هم عدس گذاشتم هم ماش هم گندم. ببینم کدومشون به نتیجه میرسن.دلم می خواد امسال واسه سر خاک مامان همسری هم سبزه خودم بذارم. ایشالا منو ضایع نکنن و زودی رشد کنن که آبروم نره.
-----
دوستان یه عالم واسمون دعاهای خوب بکنینا. باشههههههههههه؟

یادداشت بیست و یکم-فینگیلکم عاشقتممممممم!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

یادداشت بیستم-!

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.